روايت هشتم روايتي است که به نام
روايت «سفينه» مشهور شده است. اين روايت نيز از روايات متواتر است و هم شيعه آن را
نقل کرده و هم اهل سنّت. پيامبراکرم«صلی الله
علیه و آله و سلم» بارها اين روايت را فرمودهاند:
إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ كَمثلِ
سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَی وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ[1]
مَثَل اهل بيت من در ميان شما، مَثَل کشتي نوح است
که هر که سوار آن شد، نجات يافت و هر که از آن جا ماند، غرق شد.
در
زمان حضرت نوح«سلام الله علیه»، پس از آن که کشتي را ساخت، خطاب به قوم خود فرمود:
«وَ قالَ ارْكَبُوا فيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها
وَ مُرْساها[2]»
نوح گفت: در آن سوار شويد. حرکت و لنگر انداختنش
به نام خداست.
حتّي
به پسر خود هم هشدار داد که اگر سوار کشتي نشود، چيزي جز هلاکت به سراغ او نخواهد
آمد:
«وَ نادى نُوحٌ ابْنَهُ وَ كانَ في مَعْزِلٍ يا
بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنا وَ لا تَكُنْ مَعَ الْكافِرينَ ! قالَ سَآوي إِلى جَبَلٍ
يَعْصِمُني مِنَ الْماءِ قالَ لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلاَّ
مَنْ رَحِمَ وَ حالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكانَ مِنَ الْمُغْرَقين[3]»
و نوح پسرش را که در کناري بود، صدا زد که: اي
پسرک من، با ما سوار شو و با کافرين مباش * پسر گفت: به زودي به کوهي پناه ميبرم
که مرا از آب در امان نگاه دارد. نوح گفت: امروز در برابر فرمان خدا هيچ نگاه
دارندهاي نيست مگر کسي که خدا بر او رحم کند. و موج ميان آن دو قرار گرفت و پسر
از غرق شدگان گرديد.
پيامبراکرم«صلی الله علیه و آله و سلم» نيز
اميرالمؤمنين علي«سلام الله علیه» و حضرت فاطمه زهرا«سلام الله علیها» و همچنين
يازده فرزند گرامي آن دو بزرگوار را به اين کشتي تشبيه کردهاند و معناي اين تشبيه
حضرت ختمالمرسلين«صلی الله علیه و آله و سلم» اين است که تا روز قيامت، هر کس
سوار کشتي اهل بيت«سلام الله علیهم» شد، هرکس متمسّک به علي و ساير ائمّهي
معصومين«سلام الله علیهم» شد، اهل نجات است و عاقبت هر کس که حضرت علي«سلام الله
علیه» و اولاد آن حضرت«سلام الله علیه» را رها کرد، چيزي جز هلاکت نيست؛ حتّي اگر
نزديکترين افراد به اين خاندان باشد.[4]
اين
روايت براي شيعه روايت ارزشمندي است. و اگر به آن توجّه ميشد، مسلمانان مشکلات
کنوني را نداشتند. امّا متأسفانه عدّهاي با اين توجيه که ما بهتر از پيامبراکرم«صلی الله علیه و آله و سلم»، صلاح
اسلام و مسلمين را تشخيص ميدهيم، اميرالمؤمنين«سلام الله علیه» را خانه نشين
کردند و موجب ورود اين همه مصائب به اسلام و مسلمين شدند.
پی نوشت
ها:
[1].
کمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 239؛ الأمالي (للطوسي)، ص 60؛ المستدرک علی
الصحيحين، ج 3، ص 163؛ ينابيع المودة لذوي القربی، ج 1، ص 94.
جهت
اطلاع بيشتر از مصادر اين روايت در کتب شيعه و اهل سنّت، ن. ک: بحار الأنوار
الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 23 ، باب 7 از کتاب الإمامة، صص 119 ـ 126؛ إحقاق
الحق و إزهاق الباطل و ملحقات آن، ج 9، صص 270 ـ 293؛ ج 18، صص 311 ـ 322؛ ج 24،
صص 494 ـ 507؛ ج 33، صص 51 ـ 54.
همچنين
مرحوم مير حامد حسين «ره» جلد بيست و سوّم کتاب شريف عبقات را به بحث پيرامون سند
و دلالت اين حديث بر امامت امير مؤمنان«سلام الله علیه» اختصاص دادهاند.
[2]. هود
/ 41.
[3]. هود
/ 42 و 43.
خردمـند،
گيتي چـو دريـا نـهـاد برانگيـخته
مــوج از او تنـد بـاد
چو هفتـاد
کشتي در او ساخـتـه همـه
بادبــانهــا بــر افـراخـته
ميانه يکـي
خوب کشتي عـروس بر
آراسـتـه همـچو چشم خروس
پيـمبر
بـدو انـدرون بـا عـلــي همــه
اهــل بيــت نبيّ و وصي
اگر خلد
خواهي به ديـگر سراي به
نـزد نبــيّ و وصـي گـير جاي
گرت زين بد
آيـد گناه من است چنين
دان و اين راه، راه من است
بر اين زادم و هم بر ايـن بگذرم يقيــن دان کــه خاک پي حيدرم